مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» با سلام لطفا اسم رمز وبلاگهای اینجانب را خصوصی به همین و بلاگ برایم بفرست یادم رفته ممنون از لطف شما

124هزار پیامبر و جانشینانشان را خدا انتخاب نمود در آیه 124 بقره میفرماید وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ

خداوند در قرآن میفرماید ما امام و جانشین پیامبر را ماتعیین میکنیم امام را انی جاعلک لناس اماما بدرستیکه ما انتخاب میکنیم ما قرارمیدهیم برای مردم امام را در غدیر خم امام توسط پیامبر انتخاب گردید و تمام= شیعه یعنی در مدار حق بوود فرقه های دین همه باطل بوود نام شیعه جلوه قرآن بوود غیر شیعه نیست در قرآن ابد نام شیعه 5 بار مستقیم و 7 بار با ترکیباتش آمده 12 بار ساعت 12 ماه های سال 12 امامن 12 به ابجد اسلام 12 اخلاق 12 واجب 12 قلب 12 هوا 12نجاتبخش 12 اسلام 12 جانها 12 در12 با آنها 12 

 

 

 مگر نام محمد هم علي نيستآئینه روی محمد علیست صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست به ثنای اسم اعظم شده چون علی محمد بدرید کعبه از هم شده بت شکن به کعبه اسدالله اعظم کسی که چون محمد است جمال روی خاتم است جانه نبی علی ولی قائم آل محمد است

به ابجد آل سعود 171+370 شیطان=کافر پلید دین اسلام541 مردان گمراه541 انحرافه دین اسلام541آفت کلی 541ملحد ها یا منافق آل سعود 541شیطان آل سعود541 آفت کلی541 به نااهله منافقه آل سعود 541بانامرده اهل دین اسلامی 541دلیل نفاق به لعین دین 541منکر احمق ملحد541 دشمنا دین های اسلامی 541جهل عرب ابله بکل عالم 541 منافق کوردلی541 ابله بشرا541به دقل باز کودنبا قاصب کل دین 541 آفت کلی541کافر پلید دین اسلام 541 نامردان اصلی دین مجرمین بدین اسلام 541بنامردان قاصب541 انحرافه دین اسلام 541 بدشمن فاسد 541دشمنه اسلامی541

ظالم 971-430 مقصر=541 ابوبکر عمر 541عمر ابوبکر 541 مردان گمراه 541عداوتین541بدشمن فاسد 541  مجرمین بدین اسلام 541مقصرا دین الهی 541 نامردان اصلی دین 541 فاجران دین اسلامی541انحرافه دین اسلام 541باعقرب افعیه 541  کافر پلید دین اسلام 541بدشمن فاسد 541 بنامردان قاصب 541 کافر پلید دین اسلام کینه توزه ابله 541 حقه بازان پلید اسلامی ناحقیا541 مجرمین بدین اسلام 541 انحراف دین اسلامه 541با انحراف بدین اسلام 541 ناکسین قرن 541ومجرمانه دین اسلام541  اهله شر541 عداوتین 541 قاتلی 541 عمر ابوبکر541دشمنه اسلامی541مردان گمراه541آفت کلی 541شیطان آل سعود 541 مردان گمراه541با منافقان ابله ملحد نادان541دشمنا دین های الله541شیطان نابحقی541بنااهله منافق آل سعود 541بانامرداهل دین اسلامی 541با نامرده اهل دین اسلامی541بدشمن فاسد541ملحد های منافقا آلسعود 541آفتین541قاتلی541مرگ کافر541 541مجرمین بدین اسلام541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 اهله شر541به ابجد آل سعود 171+370 شیطان = 541 مردان گمراه 541 آفت کلی 541 با دشمن ابله نادان 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها 541 بپاخیزند به ابجد فتنه ها 541 ابوبکر و عمر 541 بجای تشحیح وغسل و کفن رسول خدا ایشان را رها کرده وبا بی شرمی تمام  به سقیفه برای قصب خلافت رفته بودند541 مردان گمراه541 ابله  بشرا541 بدشمن فاسد 541بامنافقان ابله ملحد نادان 541بادشمناابله نادان 541 541دشمنادین های الله 541دشمنه اسلامی541 آفت کلی541مرگ کافر 541 آفتین541بدشمن فاسد541 541دشمنه اسلامی541آفت کلی541 مردان گمراه541 541آفتین541شمرا541 عقیده باطل نامردیه541همين جا از آقا امام رضا سلام الله تعالي عليه اين مطلب را براي شما بگويم که امامت را معنا ميکند: ميفرمايد: «ان الامامه خلافه الله و خلافه الرسول و مقام اميرالمومنين و ميراث الحسن و الحسين»، بعد به اين هم اکتفاء نميکند امام، کاملش ميکند، ميفرمايد: مضافا بر اينکه امامت خليفه اللهي است و خليفه رسول الله است. چرا گفته مقام اميرالمومنين و خليفه الله آيا کافي نبود؟ خواسته امام بفرمايد که جايگاه اختصاصي براي اميرالمومنين و براي کس ديگر ساخته نشده. و بعد ميفرمايد: «ان الامامه زمام الدين و نماء المسلمين و صلاح الدنيا و عز المومنين»، در شرح اين حديث يک کسي نوشته است که واقعا کلام الامام امام الکلام است و اينجا نشان ميدهد. امامت زمام دين است يعني جلودار دين است و نظام مسلمين است يعني اگر امامت بود، مسلمين همه با هم يک نظام مستحکم استوار درستي دارد و الا بهم ريخته است. «و صلاح الدنيا و عز المومنين»، صلاح دنياي آدم امامت است که اگر امامت بود، يک دنيا، يک زندگي خوب و صالح و آميخته به صلح و صفاست. «و عز المومنين» و امامت عزت براي مومنين است. بدانيد و بدانيم و خدا را شکر کنيم که ما عزتي داريم که ولايت اميرالمومنين است، «نوالي وليهم و نعادي عدوهم». باز هم امام کامل ميکند: «ان الامامه اس الاسلام النامي و فرعها السامي»، امامت را بايد امام معنا کند. امامت هم بنياد است و هم شاخه است. آن بنياد اسلامي که نمو ميکند و قابل رشد است و ارتقاء دارد و تحول و تطور و تکامل دارد، آن اساسش امامت است و با امامت رشد ميکند. و فرع سامي، و شاخه بلند، سمو يعني علو. آن شاخه بلندي که ميوه ميدهد، آن شاخهاي بلندي که سايه ميدهد، آن شاخه بلندي که صفا ميدهد، آن شاخه بلندي که منظر زيبا ميدهد، امامت است. «بالامام تمام الصلاه و الزکاه و الصيام و الحج و الجهاد و توفير الفئ و الصدقات» تا ميرسد احکام، امور و اجراي حدود و تمام تربيت و موعظه حسنه همه از امامت برگرفته شده است. بعد تعبير ديگري هم امام دارد، ميفرمايد: «الامام کالشمس الطالعه المجلله بنورها للعالم» امامت يک خورشيد درخشنده که تمام جهان را نورانيت ميدهد، آن که شنيدهايد «يملأ الارض قسطا و عدلا» ان شاء الله در موقع خودش خواهد آمد. اين تنگ و تاريکي که در دنيا ميبينيم، جاهل به امامت هستند. «و هي في الافق بحيث لا تناله الايدي و الابصار»، يک نوري است نور بلندي است که کسي به آن نور بلند احاطه و اشراف ندارد. آن محيط بر انسانها است. مسيطر بر بشريت است. «الامام البدر المنير و السراج الزاهر و النور الساطع و النجم الهادي» بعد امام که ميفرمايد که بدر و ماه منير و چراغ فروزان و نور متلألو است و ستاره هدايت کننده در تاريکيهاي شب است، ميفرمايد:« الامام سحاب الماطر و الغيب الهاطل و الشمس المضيئه و السماء الظليله و الارض البسيطه و العين الغزيره و الروضه»، امام آن ابر باران دهنده است و آن باران زيادي است که زمين و گياهان را ميروياند و باز خورشيد پر از نور، امام آسماني است که پوشش ميدهد و زميني است که زمينه را براي زندگي هموار ميکند. چشمه جوشان و حوض با عظمت تا که بفرمايد:« الامام الانيس الرفيق و الوالد الشفيق و الاخ الشقيق و الام البر بالولد الصغير و مفزع العباد في الداهيه النآد» خلاصهاش اين شد که امام بهترين ياور، پدر مهربان، برادر دلسوز، مادر مهربان براي فرزند کوچکش، پناهگاه مستمندان تا که ميفرمايد: «الامام امين الله في خلقه و حجته علي عباده و خليفته في بلاده الامام المطهر من الذنوب و المبرا من العيوب»، امام معصوم است، بعد ميفرمايد «الامام واحد دهره لا يدانيه احد و لا يعادله عالم»[1]، اين اوصافي بود که درباره امام و امامت آمده بود از بيان آقا امام رضا سلام الله تعالي عليه معناي امامت را فهميديم. اين امامت را خداي متعال داده، امامت به اين عظمت را که تحليلي ديديم بايد ولايت امري باشد اما تقريري و نصي ديديم که مقام امامت تا کجا بود. به عنوان يک عنايت ويژه براي حضرت ابراهيم خليل داده شد.
آيا امامت از نبوت بالاتر است؟
گفته ميشود که امامت در ديد ابتدايي بالاتر از نبوت باشد، مثلا يک کسي که امام هست و نبي نيست و يک کسي که نبي هست و امام نيست بايد برتر باشد، در حالي که اينگونه نيست. اين يک تلقي ابتدايي است. اصل معنا اين است که امامت يک وصفي است براي نبي که اگر نبي امامت داشت، افضل از انبيايي که امامت ندارد. اين برتري امامت بر امامتي است که اضافه به نبوت بشود. آن ميشود افضل نسبت به انبيايي که امامت ندارد. حضرت خليل سلام الله تعالي عليه عرض کرد: «و من ذريتي»، خداي متعال فرمود «لا ينال عهدي الظالمين»، عهد من يعني امامت که عهد خداست که در حديث هم خوانديم.
روايت اصول کافي که امامت عهد خداست
اصول کافي در روايت ديگر ميفرمايد: «ان الامامه عهد من الله»[2]، که حديث سندش کاملا صحيح است محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن حسين بن سعيد اهوازي که اينها از ثقات و اجلاء است عن ابن ابي عمير عن حماد عن عمرو بن اشعث که اعتبار دارد. از امام صادق شنيدم که درباره امامت فرمود که به اراده مردم است؟ فرمود: «لا و الله!» امامت به اراده مردم نيست «و لکن عهد من الله»، امامت عهدي است از سوي خدا که توسط پيامبر در روز غدير اعلام بشود. به اختيار مردم نيست که برود انتخاب کند. لذا باز هم امام رضا سلام الله تعالي عليه درباره آيه «ان اولي الناس بابراهيم للذين اتبعوه و هذا النبي و الذين آمنوا و الله ولي المومنين»، ميفرمايد: «فکان له خاصه، فقلدها عليا بامر الله تعالي علي رسم ما فرض الله فصار في ذريته الاصفياء الذين آتيناهم العلم و الايمان»، تا اينجا که من اين قسمتش را دنبال ميکنيم «فمن اين يختار هولاء الجهال؟» از کجا ميتوانند جهال امامت را تعيين کنند. «ان الامامه منزله الانبياء و ارث الاوصياء»، به دست جهال نيست. خداي متعال فرمود: «لا ينال عهدي الظالمين»، عهد امامت بود، عهد من براي ظالمها نميرسد.
مصداق اول ظالم مشرکين هستند
ظالمها چه کساني هستند؟ اولين ظالم مشرک است. «ان الشرک لظلم عظيم»[3]، بنابراين ظالمي که مشرک باشد، شرک به خدا داشته باشد که آن ظلم عظيم است قطعا طبق نص اين آيه اهليت امامت ديني را ندارد و نميتواند امامت ديني داشته باشد. سيوطي[4] در تفسير در المنثور روايت از مجاهد معناي «لا ينال عهدي الظالمين، لا اجعل اماما ظالما» يعني من امام ظالم ديگر نصب و قرار نميدهم، معنا ميکند سيوطي.
روايت تفسير عياشي در اينکه امام ظالم وجود ندارد
بعد مرحوم عياشي در تفسير عياشي ميفرمايد: روايت از حريز از امام امام باقر عليه السلام «في قوله لا ينال عهدي الظالمين، أي لا يکون اماما ظالما». امام ظالم قطعا وجود ندارد. در شرح حديث «و لا ينال عهدي الظالمين»، روايتي را مرحوم عياشي نقل ميکند از صفوان جمال ميگويد اين حديث را در مکه بوديم که صحبت بود، در آنجا گفته شد به اين نتيجه رسيديم و مطلب اين شد که «قال من ذريتي، قال يا رب و يکون من ذريتي ظالم، قال نعم». اسم برد چند نفر را که اينها هستند که ظالم هستند و امامت به آنها نميرسد. «و من اتبعها»[5] و کساني که آنها را اتباع ميکنند.
کسي که از اين امامت فاصله بگيرد سفيه است
بعد در ادامه همين آيه ميفرمايد کسي که از اين امامت، از اين مقام با عظمت، از اين چهره مولي کسي که «يرغب عنه» يعني فاصله از آن بگيرد، کسي از اين امامت فاصله بگيرد «الا من سفه نفسه»، مگر کسي که عقل درست ندارد. عقل درست باشد آدم غير از مولي کسي هست که بعد از پيامبر آدم امامتش را قبول کند؟ قرآن ميگويد قبول نکردن ولايت سفاهت است. براي اينکه عقل سليم در ديد ابتدايي کسي که به قول خود آنها به بت سجده نکرده کرم الله وجهه، کسي که تمام غزوات به دست مبارک او بوده، کسي که علمش تا حالا در دنيا اول است، کسي که تقوايش الگوست تا حالا، کسي که نص غدير درباره اش است، کسي که قبول نکند «من سفه نفسه»، اين عقل ندارد. يک دستهاش عقل ندارد که اتباع است و يک قسمتش هم کفر است که سران است و موسسين بهم زدن ولايت مولي در اين آيه کافر خوانده شده است و کساني که با يک تبليغات بسيار نادرستي از ولايت کنار کشيدهاند، آنها سفيه خوانده شده و واقعا هم همينطور است. در آيه قرآن گفت «و من يرغب عن مله ابراهيم» که ملت در روايت گفته شده است فالمله در اينجا امامت است. «الا من سفه نفسه». و بعد در ادامه اين همين آيه آن کساني که کنار ميروند در اثر تبليغات سفهاء هستند و عقل ندارند و کساني که عمدا موسسين مخالفت با ولايت هستند، «و من کفر فامتعه قليلا»، دنيايش را يک زندگي برايشان ميدهيم مثل اينکه شما مثال بزنيد رياست دنيا که چيز کمي است، يک رياست چند روزه و يک حکومت چند روزه مثلا، اينها متاع قليلي است، «فامتعه قليلا ثم اضطره الي عذاب النار و بئس المصير»، در آخر به ناچار ميکشانم آنها را به عذاب دردناک و راه بسيار بد و خطرناک. اين تفسيري بود که مرحوم عياشي نقل کرده درباره «لا ينال عهدي الظالمين».
بيان فخر رازي در تفسير کبير
بعد از که اين مطلب از لحاظ روايات بيان شد، بياييم که يک بحث تحقيقي آن را ادامه بدهيم
سه دليل فخر رازي از طرف شعيه ميگويد که امامت به ظالم نميرسد
فخر رازي[6] در تفسير کبير ميگويد: «الروافض احتجوا بهذه الايه علي القدح في امامه ابي بکر و عمر بثلاثه اوجه: الاول» ميگويد رافضيها از اين آيه استفاده کرده اند که ابوبکر و عمر نميتواند خليفه باشد به سه وجه، «الاول ان ابابکر و عمر کانا کافرين فقد حال کفرهما ظالمين فوجب ان يصدق عليهما في تلک الحاله انهما لا ينالان عهد الامامه البته»، اين بيان خود فخر رازي است البته از طرف روافض ميگويد. «و اذا صدق عليهما في ذلک الوقت انهما لا ينالان عهد الامامه البته و لا في شئ من الاوقات»، نه در آن وقت و نه در هيچ وقت ديگر، «ثبت انهما لا يصلحان للامامه»، خلافتشان را کسي انکار نميکند منتها خلافت سلطنت است. ما قائل به سلطنت هستيم و خلافت معنايش هم در لغت «الخليفه: السلطان الاعظم، و الخليفه: السلطنه». امامت به آنها نميرسد، مانع دارد که ظلم است. ظلم هم کفر است. تاريخ هم بلديد که کفر طولاني است چهل ساله است، تقريبا چهل سال مشرک بودند، چهل سال کافر بودند «حتي بلغ اشده اربعين سنه»، از لحاظ تربيتي ميگويند کسي که تا چهل سال رسيد، قابل اصلاح ديگر نيست. اين دليل اول که فخر رازي بيان کرد. دليل دوم «الثاني ان من کان مظلما في الباطن کان من الظالمين فاذن ما لم يعرف ان ابابکر و عمر ما کانا من الظالمين المذنبين ظاهرا و باطنا وجب ان لا يحکم بامامتهما». ميگويد: شعيه ميگويد که امامت ظاهر و باطناش پاک باشد ولي براي آنها ظاهر و باطنش در حال شرک و کفر ديگر پاکي آن ثابت نيست و قابليت براي امامت وجود ندارد. دليل سوم مشرک است و کل مشرک هم ظالم است و الان شما به آنها ميتوانيد بگوييد «کانا ظالمين»، صدق هم ميکند مشتق حقيقت در ما انقضي عنه المبدأ يا حداقل استعمالش صحيح است يا به معناي مجازي يا به معناي حقيقي.
استعمال مشتق در ما انقضي عنه المبدأ صحيح است يا به نحو مجازي يا حقيقي
اينجا يک نکته است که شما نگوييد اختلاف نظر وجود دارد در اينکه مشتق حقيقت است در ما انقضي عنه المبدأ يا نيست و اختصاص دارد به من تلبس بالحال، اين اشکال اينجا وارد نيست. چون شما ميگوييد استعمالش صحيح است حالا به نحو حقيقت يا به نحو مجاز. استعمال که صحيح بود، عنوان صدق ميکند، ظالم «لا ينال عهدي الظالمين». صدق عنوان حال به نحو مجازي يا حقيقي در حالي که تحقيق در اصول هم اين شد که مشتق حقيقت در ما انقضي عنه المبدأ است. بعد ايشان چون آدم فاضلي است و بحث را دقيق بيان ميکند، در آخر ميرسد به جوابها و ميگويد کل اين استدلالها وارد نيست براي اينکه مشتق حقيقت در ما انقضي عنه المبدأ نيست. الان کسي که قسم خورده باشد که به مسلماني سلام کند ولي فرد مسلماني است که قبلا کافر بوده و الان مسلمان است، حالا به اين مسلماني که فعلا مسلمان است اگر سلام بکند، آيا اين درست نيست؟ قطعا درست است. پس معلوم است که مسلمان است و کافر نيست، کفر قبلي اثر ندارد و مسلمان بودن فعلي ملاک است. اولا ما گفته بوديم که مثال دليل نيست، و ثانيا مغالطه است و ثالثا مسلمان بودن خودش موضوعا از نظر ديني، اسلام حال فعلي اسلام شرط است براي احکام اسلام نه براي خلافت و امامت. احکام اسلام مثلا نجس نيست.
مصداق کامل و مورد اتفاق و اجماع و مسلم براي امامت اميرالمومنين است
پس بنابراين براساس رأي خود فخر رازي و سيوطي و محققين خود ما و بيان اصول کافي، راهي براي تطبيق امامت وجود ندارد مگر يک مصداق که اميرالمومنين سلام الله تعالي عليه است که فقط مصداق کامل و مورد اتفاق و اجماع و مسلم و بدون هيچ شبهه. حداقل مصاديق ديگر که شک داشته باشيم ميشود شبهه مصداقيه. کوچکترين شبهه در مسائل اعتقادي خطر دارد و در مسائل اعتقادي براي شبهه و شک راهي نيست. تنها اميرالمومنين به تسالم و ضرورت معصوم و پاک و اهليت و قابليت و جامعيت بنابر مسلک شيعه و سني، اين آيه که امامت که عهد خداست. روز عيد غدير تطبيق ميشود به حضرت علي بن ابي طالب اميرالمومنين عليه افضل الصلاه و السلام. يک نکته يادمان نرود، در روايت خوانديم که ولايت عز المومنين است، يک طلبه تجربه ماست، يک طلبه موفق طلبهاي است که ولايتش قويتر باشد. هرچه ولايتتان قويتر باشد، توفيقتان بيشتر است و معناي قدرت و قوت ولايت را از کجا بفهميم، يعني راه تقويت ولايت فقط کريم هستند، فقط چند قدم برويد و يادشان بکنيد، و واجبات و محرمات را رعايت کنيد، يک مرتبه ميبينيد دل از دست رفت، فقط ميگويد آقا اميرالمومنين، فقط ميگويد آقا امام زمان. ولي، ولي دلهاست. ولي، ولي روح آدم است. ولي، ولي نفس آدم است. يکي از تجليات ولايت تکويني هم همين است. فردا هم ان شاء الله زيارت امين الله را بخوانيد. نکته اصلي در عرفه گفته بودم که در عرفه معرفت آمد و آشنايي آمد و معرفت پشت سر آن عرفان است. معرفت امامت است، عرفان ولايت است. و معرفت آشنايي است، ولايت تعهد است. معرفت آغازي است که فرجام عرفان است. روز عيد غدير معرفت آمد قرار را درست کرد و عرفان تعهد را درست ميکند. روز عرفه آشنايي درست شد و روز عيد غدير تعهد انجام ميشود. تعهد يک تجديد عهد بين خود و خدايمان نسبت به ولايت اهل بيت است، «نوالي وليکم و نعادي اعدائکم». به ابجد فتنه های دین 615-541 عمر ابوبکر = 74 فرقه نه 74  ابجد سه خلیفه ابوبکر27+22 عمر+25 عثمان باعث 74 فرقه شدن دین شدن به ابجد تروریست 1276-1202 سه خلیفه = 74 بازم ابجد سه صغیر سه خلیفه که موجب 74 فرقه شدن دین اسلام شدند 74 ابجد ابوبکر عمر عثمان 74 والشجرتها الملعونه 74  اینم آیه قرآن 74 ان من المجرمین منتقمون 74 ما مجرمان را انتقام خواهیم گرفت 74 ابجد ابوبکر عمر عثمان میباشد
به ابجد کبیر لا اله الا الله 166 +  محمد92 +110علی+17 نماز = 385 شیعه 385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه 385 فقط شیعیان قائم آل محمد علی 110بحق110 بحق110نگین 110 دین الهی 110 منادیه 110 دین الهی 110
جلوه بخدا 651-541 عمر ابوبکر = 110 علی 110 دین الهی 110 اهل دینی 110علی 110بحق110 نان جو 110 نمک 110 بحق 110نگین 110 دین الهی 110 منادیه 110 دین الهی 110 علی110نامت 110 یا علی حقا پلیسی عالمی خیبر کنی بت شکنه دوش نبی در کعبه این مولاء علی گفت پیغمبر به کعبه اینچنین نیست جز حیدر امیرالمومنین امیرالمومنین در کعبه دوشش کسی غیر از علی نیست جانشین خاتم پیغمبران مولاء علیست جانشین خوابید جای پیغمبر علیست ساقی کوثر به جام مصطفی مولاء علیست  يک قبله دارند عاشقان آنهم علی المرتضاست علی در کعبه چون آمد به دنیا شکاف کعبه میگوید همین را بی اذن علی قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهید محراب علیست این شکاف کعبه را مقصود چیست قبله آل عباء مولاء علیست یک قبله دارندعاشقان آن هم علی مرتضاست يک شمع دارندعارفان آنهم علی المرتضاست يک جلوه دارداين جهان آنهم علی المرتضاست يک روح دارند شيعيان آنهم علی المرتضاست يک راه دارند رهروان آنهم علی المرتضاست
يک نابغه دارد زمان آنهم علی المرتضاست منجی عالم قائم است جان علی مرتضاست او جان حیدر داردروح علی مرتضاست یارب فدایش جان ما جان علی مرتضاست دو فاطمه دارد علی هم مادرو هم جان ما باشد علی مرتضاء قائم بوود نامو نشان آن هم علی مرتضاست یارب جهان نقش روخ مهدی علی مرتضاست روی رسول مصطفاست مهدی علی مرتضاست قرآن ناطق او بوود رمز قلوب شیعه هاست مهدی علی مرتضاست خورشیدو ماه عالم است مهدی علی مرتضاست شنیده ام که از سنگ هم طلاء درست میکنی مولاء من سنگ دل بودم تو از سنگ هم طلاء درست میکنی

سایه پیغمبر ندارد هیچ میدانی چرا آفتابی چون علی در سایه پیغمبر است گفتم که روم سایه لطفش بنشینم گفتا که علی نور بوود سایه ندارد شیعه یعنی دشتهای پر دمن نیست اهل توپه بازی در چمن شیعه یعنی آب نانو نصف جو بر یتیمان میدهدمانند او   شیعه یعنی شینو یایو عینو ها  پرده دین میکند چشم تو وا در حرم چشمها گردد وای وا با وضوء برگو ببین مولاء بخواب شیعه یعنی عشقو شور زندگی حد اعلی میکند او بندگی شیعه یعنی شکوه مولاء علی آتش دراز شکاف کعبه میگویم ولی بت شکن در کعبه بر دوش نبی ثاقی کوثر بوود مولاء علی جانشین حق کوثر با نبی شیعه یعنی کندن در یا علی عبد کشتن قهرمان خیبری   شیعه یعنی قل هو الله احد  نام شیعه میدرخشد تا ابد فرقه های دیگری باطل بوود نام شیعه جلوه قرآن بوود غیر شیعه نیست در قرآن ابد شیعه یعنی در مدار حق علی جان فدا خوابید جای آن نبی شیعه یعنی در مدار حق علی جانفشانی میکند بهر نبی   شیعه یعنی سجده در محراب خون  عشق ورزیدن به سر حد جنون شیعه یعنی پارسا مرد دلیر که به هنگام نبرد مانند شیر  شیعه یعنی دشمن شمر یزید این ابوبکرعمر باشند پلید شیعه یعنی دشمن شر زمین میکند کوتاه از این سر زمین شیعه یعنی شر دشمن را بکن دست مظلومان بگیر ظالم فکن  نام شیعه زینت قرآن بوود  غیر شیعه نیست در قرآن ابد   نام شیعه 5 بار در قرآن آمده ولی نام هیچ فرقه دیگری در قرآن نیامده که نیامده دیگه نامرد نباشید حق را بپذیرید پیامبر فرمود یا علی انت و امتک  یا لا اقل جواب بدهید 10 ساله همه علمای مذاهب من در آوردی و تو در آوردی را به مبارزه میطلبم انگار همشون کرو لالند مرد باشید بلندبا افتخار بگوئید که شیعه قائم آل محمد(عج) مهدی  شده اید کعبه میگوید سخنها اینچین ابجد شیعه و کعبه را ببین 25  شیعه یعنی این شکاف کعبه بین میشود حج هم شروع از ضلع این  شیعه یعنی عشقو شعور معرفت ...............   شیعه یعنی قل هو الله احد  نام شیعه میدرخشد تا ابد فرقه های دیگری باطل بوود نام شیعه جلوه قرآن بوود غیر شیعه نیست در قرآن ابد شیعه یعنی در مدار حق علی جان فدا خوابید جای آن نبی شیعه یعنی در مدار حق علی جانفشانی میکند بهر نبی   شیعه یعنی سجده در محراب خون  عشق ورزیدن به سر حد جنون شیعه یعنی تابش نور خدا از آسمان  همچو خورشید میکند روشن زمین شیعه یعنی درس راه زندگی  همچو مولایش حسین ابن علی الیوم یئس الذین کفروامن دینکم فلاتخشوهم واخشون الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا؛ این آیه قرآن 93 کلمه میباشد و ثابت میکند با نماز ولایت 93+17نماز = 110علی دین الهی110 علی در کعبه چون آمد به دنیا شکاف کعبه میگوید همین را بی اذن علی قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهید محراب علیست در روز غدیر خم نور حق پیدا شد وز جهاز اشتران منبری بر پا شد بگرفت محمد چو علی را سر دست سوگند به ذات حق که حق پیدا شدابجدصغیر علی 26ضربدر 23 مهدی = 598 حکم قطعی قطعنامه 598رمز الله598 منظور امام علی و امام مهدی اولین و آخرین امام الهی 598  ابجدامام علی 26 ضربدر23 مهدی = 598 رمز قرآن 598 امام اول و امام آخر کلام اول و کلام آخر منظور رمز قرآن 598 خاتم پیغمبران محمد (ص)ومولاء علی و مولاء مهدی میباشند اولین امام و آخرین امام و آخرین پیامبر

حرف حق 396  حرف حق 396+110علی+92محمد=598رمز قرآن 598قطعنامه598 رمز قرآن 598 منظور حضرت مهدی و پدربزرگ بزرگوارش امام علی میباشد ابجد صغیر مولایم مهدی را درابجد مولاء علی 26ضربدر 23= 598 رمز قرآن598 مهدی میباشد 
  به ابجد598 رمز قرآن 598 برای شیعه 598 قطعنامه 598 با تائید این دو مولایم و پیامبر اعظم امضاء گردید به ابجدحضرت بقیه" العظم مهدی صاحب العصر و زمان میباشددوازده همین سالار و پیشوای مسلمین جهان که انقلاب ایران با نظر و تائید ایشان انجام گرفت کلام آخر منظور598 رمز قرآن 598 خاتم پیغمبران محمد (ص)ومولاء علی و مولاء مهدی میباشند اولین امام و آخرین امام و آخرین پیامبر خاتم و جانشینش ابجد کبیر مولاء مهدی 59ضربدر 23 ابجد صغیر مهدی= 1357 انقلاب ایران با نظر و تائید حضرت بقیت الله خیرا" لکم قرآن ناطق صورت گرفت پیروزی انقلاب در شهر من اردبیل 23 بهمن 1357 با نظر و تائید حضرت مهدی (عج) انجام گرفت انقلاب نهایی در ایران در اردبیل در روز 23 بهمن پیروز شدکار را کی تمام کرد آنکه آخر تمام کرد  به ابجد  مثل روز روشنه  12 ساعت و دوازده ماه سال و در آیه 12 یاسین که 23 کلمه میباشد میفرماید امام مبین کسیست که بدون وحی به امر خدا از تمام امور دنیا با خبر میباشد این آیه 23 حرف دارد23بشمار سوره یاسین آیه 12  و کل شیی احصیناه فی امام مبین 23 مهدی به ابجد 23ابجدصغیر مولایم مهدی 23و مولایم علی 26ضربدره23 =598     

396حرف حق 396+110علی+92محمد= 598قطعنامه598رمز قرآن 598    این آیه قرآن ابجدکبیر مولایم مهدی 59 میباشد و این آیه هم 59 کلمه میباشد و در باره حضرت مهدی هم میباشداین آیه هم 59 حرف دارد بشمار59 و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمهٔ و نجعلهم الوارثین59 مهدی 59 حامی 59 زمین 59 ازآن 59 مهدی 59 مهدی امام 12 دوازدهم شیعیان میباشد خداوند دوازده ماه سال را هم بخاطر مهدی 12 قرار دارد ساعت هم 12 ساعت روز است مثل روز روشن است حق با مهدی میباشد اگردعای من امشب به آسمان برسد گمان کنم که خدا هم به دادمان برسد رمق نمانده به جسمم خدای من مددی! مگر ز نورتو به تن مرده‌ام توان برسد غمم ز دوری یار است، یار گمشده‌ام  چه می‌شود خبر از یار بی نشان برسد؟  چه می‌شود که بیاید سوار مشرقی‌ام  و بر پای پیادهی خسته، توان و جان برسد پر از لطافت گل می‌شود نسیم چمن اگر به فصل خزان یار مهربان برسد گلاب و عطربپاشید در مسیر ظهور گمان کنم که هر آن لحظه میهمان برسد! بشوق به شوق ظهورش سر راه نشسته ام که ببینم مولاء را  این امام کل گل زمان برسد اکنون به شگفتی آيه تطهير دقت کنیم: این آیه قرآن 47 حروف دارد و 12 امام هم حروف اسمشان 47 میباشداین آیه قرآن هم 47 حروف میباشدبشمار47(إنمايريدالله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا)47 شجره مطهره  47این آیه دارای 47حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی  زیر :فاطمة 5    علي 3 حسن 3 حسين 4   علي 3    محمد 4     جعفر 4    موسى4    علي3 محمد 4    علي 3  حسن 3 محمد 4 در مجموع 47 حرف.در قرآن ثبع المثانی من القرآن العظیم مراد نام ائمه شیعه بدون تکرار در قرآن 7 بار آمده چهار علی چهار محمد دو حسن جعفر موسی که در راه است انشاء الله  إِذْ قَالَ یُوسُفُ لِأَبِیهِ یَا أَبتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ ای یوسف زهرادوازدهمین سوره قرآن بیا ای جانه دله 26 علی و زهرا  بیا تا همه در برابرت خشوع و خضوع  کنند ای 12 دوازدهمین سوره قرآن یوسف زهراجانها به فدایت دكتر مصري که سنی بوده و ازطریق قرآن به اثبات تعداد امامان شیعه پرداخته است .علم ابجد علم محاسبات ریاضی خدا در قرآن است اساس علم عدد بر این است که عدد مفروض ذهنیت انسان نیست. بلکه عدداز عالم سرّ الهی به اراده و مشیت پروردگار عالم ظهور و بروز پیدا کرده است علمی فراتر از کهکشان ریاضی در قرآن .الله اکبر و عالم عدد روح گنج و کنز الهی است چنانچه پروردگار عالم اوّلین ظهور عدد را خود آغاز کرد پروردگار عالم اوّلین ظهور عدد را خود آغاز کرد و فرمودقُل هوالله احد)۵۲ هر سال ۵۲ جمعه داریم ۵۲حق با دوازده امام ۵۲یامقلب القلوب ۵۲ جمعه با ۳۱۳ روز ۳۱۳+۵۲= ۳۶۵ روز سال اعتقاد ناب شیعه وپرتوی از انوار ولایت اهل البیت علیهم السلام میباشددر قرآن احد عشر به ابجد 583 ابجد 5 تن آل عباء میباشد این عدد شریف را جلوی آئینه بگیر میشود 385 شیعه بحق میباشد یاران مهدی 313 رمز الله 313 +72 یاران امام حسین = 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 فرزندان اهل بیت شیعیان میباشند و ما با خدا و مولایمان مهدی عهد بستیم تا مثل زمان پیامبر فقط یک فرقه باشیم نه 74 فرقه شیطانی در غدیر خم دین خدا کامل شد و علی بعنوان نماینده الهی پذیرفته شد به ابجد کعبه97 قسم به آیه غدیر خم 97 قسم و غدیر خم آیه غدیر خم 97 الیوم اکملت لکم دینکم 97+13 رجب تولد مولاء در کعبه=110 کعبه به ابجد 97+13 رجب تولد مولاء در کعبه = 110 علی 110 منادیه 110 دین الهی 110 محمد 92+18 ذالحجه" غدیر خم = 110 علی110 این آیه 18 کلمه میباشد الیوم اکملت لکم دینکم 18 کلمه در 18 ذالحجه محمد 92+18 ذالحجه"=110 دین الهی 110 علی 110  محمدعلی را به جانشینی خود تعیین نمود

به ابجد اسلام 132+92 محمد +110علی +5 تن +12 امام +14 معصوم = 365 روز سال علی 110+135 فاطمه = 245 اسلامه حق 245 فاطمه و علی میباشد نام شیعه 5 بار در قرآن آمده ولی نام شما یک بار هم نیامده ای بدبخت گمراه بخود بیائید گمراهی تا بکی ابجد اسلامه حق245 فاطمه 135+110 علی = 245 می باشد

به ابجد ظالم 971 اهل مجرمین ناکسین مارقین 971 ظالم 971 یعنی

ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر541 آفت کلی 541آفتین541 541 مقصر 430+231 ابوبکر = 661 عثمان  661+310 عمر = 971 ظالم 971 اهل مجرمین ناکسین مارقین  971 ظالم به دست میآید ظالم 971+231 ابوبکر = 1202 ابجد کبیر ابوبکر عمر عثمان 1202 بدبخت دین اسلام 1202 بکافران محض 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 قرآن میفرماید ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفت ابجد ابوبکر عمر عثمان میباشد1202 ارتش کفار 1202به خائنای منافقانه اسلام 1202 1202بخبیث ملحدها 541 با فاسد ترین دشمن 541 احمقان فاسد دین اسلامی 1202به نادانترین اهل دشمن 1202 با فاسد ترین دشمن1202 بدبخت اهله عالمی 541 بکافران محض 1202 تفرقه در ادیانه اسلامی 1202 با خبیث ناهل1202 به نامرده ملحد شرور نادان 1202نااهله شر تری 1202 سران فتنه اهل حرامیانی 1202 با خبیث نا اهل 1202به بدبختیه اهل عالم 1202 اختلافهای دینی 1202بدبخت اهل عالمی 1202 بدبختان به عالم 1202بدترین دشمن اسلامی 1202 بمنافق های اشرار دینه اسلامی 1202 نفهم ترین مردان بدین ها 1202با فاسد ترین دشمن 1202بدترین دشمن اسلامی1202 نفهم ترین مردان بدین ها 1202 بدترین دشمن اسلامی1202 حاکمان ظالمه اهل دین ها 1202 با کافران پلیده ملحده ستمگری 1202 ابجد خائنان 772-541 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد نابحقی 171 نابحقی 171 آل سعود 171 +370 شیطان = 541 فتنه ها 541 اهله شر541 آفت کلی 541 آفتین 541 دشمنه اسلامی541 عمر ابوبکر541 مرگ کافر 541 شیطان نابحقی541   541شیطان آل سعود 541 شیطان نابحقی541 عمر ابوبکر541 فتنه ها 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541

اسلامه حق 245 - 786 سر درد شدید =541 عمر و ابوبکربه ابجد متکبرین دین 786- 245 اسلامه حق = 541 عمر و ابوبکر 541 خائنینه 786 - 245 اسلامه حق 245= 541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی541 جرزن منافقی 541 منافق کوردلی 541 عمر 310+231 ابوبکر= 541 خائنینه اسلامه حق ابوبکر و عمر میباشند به ابجدخائنینه 786-245 اسلامه حق = 541 مردانه فاسده دینه اسلام 651-110علی = 541 عمر و ابوبکر 541 مرگ کافر 541 قاتلی 541 شرما 541 عمر ابوبکر541 فاجران دین اسلامی 541 فاجران دین اسلامی541 فتنه ها 541 عمر310+231 ابوبکر=541 دشمنه اسلامی541اهله شر  541 آل سعود شیطان 541 شیطان نابحقی 541مرگ کافر 541 دشمنه اسلامی541.385 دین الهی الله محمد علی 385

به ابجد قرآن 351 فارسی 351 دین اسلام ناب محمدی 351 باگنجینه نابه دین اسلام 351 +14 معصوم خانواده پیامبر = 365 روز سال 5+6+3 = 14 معصوم  365 + محمد20= 385 شیعه 385 راز اهل عالم 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله 385 با آل اسلام ناب محمدی 385 با آل قرآن 385

 

پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ریاضی قرآن به ابجد فرقه 385 شیعه 385 جمال روی الهی مهدی 385 دین اسلام ناب محمدی 385 با گنجینه نابه دین اسلام 385 به قبله عالم اهل دین 385 جمال روی الهی مهدی 385 دین الهی الله محمد علی 385
به ابجدبرترین دین 926-541 عمر ابوبکر= 385 شیعه 385 دین ناب الله محمد علی 385فقط دین اسلام 385 اسلام پیامبر385فلسفه دین الله 385بیداریهای اسلامی385راز اهل عالم 385با قانون دین الله 385فلسفه دین الله 385با آل قرآن 385شیداء 385 شیعه 385بدین واقعی اسلام 385فلسفه دین الله 385یگانه دره دین الهی385 نور واحد اهل دینی385 این عدد 385شیعه را از راست بخوانی میشه ابجد 5 تن خانواده محترم رسول خدا 538 اهل دین قرآن اسلام 583 به ابجد  اهل دین 100+351 قرآن +132 اسلام = 583شبکه نور 583 ابجد 5 تن آل عباء 583  این عدد نورانی را از راست بخوانی میشود 385 شیعه براستی شیعیان فرزندان اهل بیت پیامبرندپیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد امت اسلام باید ید واحده باشند هزار چهارصد سال کعبه دست شما بوده 5 سال هم دست فرزندان پیامبر باشد وگرنه ما مجبور میشویم با جهاد حق خود را طلب کنیم385
با باطنه اهل قبله اسلامی 385 دین ناب الله محمد علی 385 با جان دین های الهی محمد علی 385 بدین اسلام واقعی 385 کل دین اسلام ادیانه الله 385 اما

فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب


  ساخت وبلاگ   |   روانشناس ایرانی در لندن   |   دستگاه آب قلیایی دکتر مومنی  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! مشاهده